به نام آفریننده زهرا
سلام زهرا جان بازم جلو زدی سری بعد خودم اولم اگه تونستی جلو بزن. راستی ممنون . خیلی خوشحالم ازین که روزها دارن به سرعت جای خودشون رو به روزهای بعد
میدن ومثل خودت ازین ناراحتم که این روز هارو دارم بدون تو رد میکنم . بخدا
بدترین چیز دوریه . نمیدونی چقدر دارم به فردا فکر میکنم به فردا ، فردایی که قراره
عزیزترین فرد زندگیم رو ببینم ، از الان دارم تمرین میکنم . گفتی اون شب ، زهرا بخدا تمام حرفات هنوز توی گوشمه کلمه به کلمه :
اونجایی که گفتی دستای همو میگیریمو انقدر تو چشای هم نگاه میکنیم تا تمام
ای ندیدنا جبران بشه . به امید اون روز تا آخر راهی که ما دو تا رو به هم میرسونه چیزی نمونده خدایا مراقب زهرای من باش
به نام او
سلام علی جان روزت مبارک بهترینم یک هفته گذشت.به سرعت.نمیدونم از این گذشت زمان خوشحالم یا
ناراحت.خوشحالم به خاطر اینکه روز های جدایی سریع تموم میشه و ناراحت به
خاطر این که بهترین سال های عمرمون که این شیش ساله رو باید از هم دور
باشیم.ولی خوب این جدایی و دوری و باید تحمل کنیم.نمیدونم در این مدت اون
چیزی که تو میخوای میشم یا نه.کاش لیاقت تو رو پیدا کنم. علی هیچ وقت اون شبی که با هم تلفنی صحبت میکردیم و یادم نمیره.شبی که من گریه میکردم و تو قول داده بودی گریه نکنی. خدایا علی من همیشه خوشبخت باشه.چه با من چه با هر کسی که خودش دوست داره. چیزی که مهمه فقط خوشحالی و خوشبختی اونه