109

به نام خدای مهربون بارون و بهار

سلام عزیز ترینم.سلام عزیز دلم.خوبی خوشگل و مهربونم؟خوبی زندگی زهرا؟

واااااااااااااااااای خداروشکر که امروز کلی نگات کردم.از دور قشنگ همه چیز پیدا بود.یه عالمه یواشکی دیدمت.

علی چقدر این کتی که می پوشی بت میاد.واقعا هم خوش رنگه هم طرح و مدلش قشنگه.به رنگ پوستتم میاد.بعدشم امروز ریشتو زده بودی.از دور یه بوس خوشگل یواشکی برات فرستادم.کلی هم منتظر بودم حرف بزنی.دیگه آخرش طاقتم تموم شد مجبور شدم بت اس بدم.وای علی توروخدا ببخشید تو اون موقعیت بت پیام دادم.میدونم شاید نمیخواستی حرف بزنی ولی من باید مطمئن میشدم حالت خوبه و صدات نگرفته.مجبور شدم.ببخشییییییییییییییید.

علی جونم داره اردیبهشت میشه و هر هفته میتونم ببینمت ایشالا.کلی دلم میخواد تو هوایی نفس بکشم که توم توش نفس میکشی.دوتاییمون زیر یه آسمون باشیم و کلی از دور و نزدیک نگات کنم.(البته با وجود چندین هزار مزاحم)

راستی عشق زهرا 5 تا روز شمار دیگه که بنویسیم دقیقا دو سال دیگش میمونه.ولی علی جونم اگر تو بخوای حاضرم صد تا دیگه بش اضافه کنم تا عشقم خدای نکرده عجله ای کاراشو انجام نده.

وای علی تو این همه آدم که امروز تو جلسه نشسته بودن تو از همه خوشگل تر و خوش لباس تر و با شخصیت تر بودی.واقعا افتخار میکنم که عشق من تویی.به امید روزایی که بیشتر ببینمت عشق مهربونم.قرارمون دوی اردیبهشت.دل کوه

خدای مهربونم زندگی من و حفظش کن.خیلی خیلی خیلی ویژه مواظبش باش

علی جونم توم خیلی مواظب خودت باش مهربون ترینم

بوس بوس بوس بوس بوس

عاشقتم علی مهربونم

به امید دیدار روی قشنگ تر از ماهت فرشته مهربونم