روز شمار عشق

یه خونه جدید برای ادامه راه، راهی که ما دو تا انتخاب کردیم تا با هم یکی بشیم

روز شمار عشق

یه خونه جدید برای ادامه راه، راهی که ما دو تا انتخاب کردیم تا با هم یکی بشیم

29

به نام خدای خوب و مهربون

سلام زهرا جونم سلام خانوم دانشجوی خوب جزوه نویس من

خوبی عزیزم ؟ خوبی عشقم ؟ درسا خوبه ؟ با مشقا چکار میکنی عزیزم ؟ ایشالا که خوب خوب خوب باشی یاد روزایی که میرفتم دانشگا میفتم که تا میرسیدم به زهرا جونم پیام میدادم من رسیدم عزیزم چه روزای خوبی بود البته نه دانشگاهشا همون اس رسین البته الان خیلی بهتر از اون وقته این که زهرام پیشمه و مجبور نیستم ازش دور بشم . وای حالا که فکر میکنم من چجوری این همه راهو میرفتم تا اون جای کوفتی .:دی .

زهرا جونم روز شمارمونم به سلامتی داره شماره های اخرش رو میره . خیلی با این روز شمار خاطره های خوب دارم البته همه خاطره هاش خوب بود ولی زهرا جونم پیشنهاد میکنم بعد اینکه به قرارمون رسیدم روز شمار به صفر رسید بعدش دوتایی باهم ادامش بدیم اون وقت دیگه با هر شماره دوتا پست نداریم با هر شماره یه پست داریم که دوتایی باهم نوشتیمش هو تازه بعدا کلی سرمون شلوغ میشه زندگی دوتایی با شیرینی های خودش تازه بعدهاش نی نی هم میاد کلی سرمون شلوغ میشه کلی از زندگی کنار هم لذت میبریم و این دوری های 312 هفته ای تموم میشه و جاش با هم بودنای 312 هزار هفته ای می مونه عزیزم.

زهرا جونم خوب انگاری از دو طرف دیگه همه همه چیزو فهمیدن ایشالا کم کم باید تو یه روز مبارک استینارو بزنم بلا و بریم تو اون اتاق رویایی که دوتا مبل توش داره درشم بازه راستی من کدام ور باید بشیم سمت در یا دیوار راستی قراره چی ازم بپرسی عزیزم . سوالاشو کجا میفروشن جایی نمومنه سوالاش نیست ؟ بگیرم بخونم از کدام جزوه و کتاب سوال میاد عشقم ؟ هرچی بهش نزدیک تر میشم استرسم بیشتر میشه اخه من یکم خجالتیم و کلا دفه اولمه دیگه نه تجربه ای تازشم با کلی استرسو خجالت البته استرسش از خجالتشه عزیزم . زهرا جونم تو پیدا کردن کار شاید به نظر بیاد یکم کم کاری کرده باشم ولی هر روز و هر ثانیه فکرم درگیرشه که یه کار کناسب پیدا کنم یا خودم یه کار رو شروع کنم ولی بهت قول میدم که شرمندت نکنم عزیزم.

زهرا جونم حدود سه سال پیش رفته بودم یه چند روزی اموزشی تنها روزایی بود که هیچ تماسی با هم نداشتیم و از حال همدیگه خبری نداشتیم ولی انگار خدا خیلی دوسمون داشت چون به محض اینکه رسیدم و گوشیم رو روشن کردم به تو زنگ زدم صدای نازت رو شنیدم و دلم اروم گرفت بهترین خبری که میتونستی بهم بدی رو بهم دادی . من به یه مهمونی رویایی دعوت کردی منم که باورم نمیشد با اون صورت افتاب صوخته سر و صورت رو اصلاح کردم و اومدم پیش عشقم . اول از همه نماز رو خوندیم شاممونم خوردیم و کلی باهم از خودمون گفتیم . :دی بعدشم که تا صبح کلی هی خوابدم هی بیدار شدم نگات ردم صبحم که خیلی نمکی بیدارت کردم و ... 

البته هنوز از این دلم می سوزه که چرا دوروز بعدش رو پیشت نیومدم این یکی از حسرت های بزرگ زندگیم شده زهرا جونم.



خدایا خیلی خیلی مراقب زهرای خوشگل و مهربون من باش

زهرا جونم توم قول بده اندازه همه دنیا مراقب خودت باشی زندگی من

بوس بوس بوس بوس به روی ماهت

عاشقتم فرشته مهربون من

به امید دیدار روی ماه تر از ماهت زندگی من

دوست دارم زهرا جونم

  • ما دو تا یکی هستیم

نظر  (۰)

پیام شما ثبت شد
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی