روز شمار عشق

یه خونه جدید برای ادامه راه، راهی که ما دو تا انتخاب کردیم تا با هم یکی بشیم

روز شمار عشق

یه خونه جدید برای ادامه راه، راهی که ما دو تا انتخاب کردیم تا با هم یکی بشیم

33

به نام خدای خوب و مهربون

سلام زهرای مهربون من خوبی خانوم خانوما خوبی خوشگل خانوم من ؟

ایشالا که خوب خوب خوب باشی همه دنیای من یه عالمه هم برای روز جمعه و امروز که از مدرسه تازه اومدی خونه خسته نباشی زهرا جونم .

عشق قشنگم یه عالمه ببخشید که دوباره روز شمار رو دارم دیر می نویسم زهرای مهربون من . زهرای خوشگلم تو هیپ وقت نشده روز شمار رو حتی یه ثانیه دیر بنویسی ولی من خیلی خیلی خیلی این کارو کردم عزیزم امید وارم منو از ته دلت ببخشی عزیزم . ایشالا این رو هم بتونم جبران کنم عزیزم.

زهرا جونم منم تو که عشق خوشگلم باشی رو این هفته سه بار دیدم یه بار که به قول خودت دم در مدرسه عزیزم که چقدر با لباس مدرسه با نمک میشی خیلی نمکی میشی زهرا تو لباس کارت . بعدشم که زهرا جونم رو توی جلسه دیدم ولی نمیدونم عشقم چرا میگه ناراحت شاید زهرا جونم بخاطر ریشا اینجوری نشون داده میشه عزیزم .

زهرا میگم ریشا بهم میاد ؟ خودم نمیدونم میاد یا نه ؟ چکارشون کنم یکم بذارم بلند تر بشه یا بزنمشون ؟ یه مشاوره بهم بده زهرا جونم . عشقم ولی کلا ریش یه جوریه خدارو شکر کن که ریش و سیبیل نداری وگرنه هی باید هر روز بتراشی اگرم بلند کنی که دردسرای خودش رو داره مثلا میدونی چرا این حجیا هی دست به ریششون می کشن ؟ چون همش میخاره البته فکر کنم از من الان چون کوتاهه میخاره البیته قرار نیست خیلی بلند بشه ها .

زهرا جونم برای لبتاب یه عالمه دستت درد نکنه عزیزم خیلی خنک تر شده قبلنا همش داغ بود ولی الان بدنش خیلی خنک شده دستای گلت درد نکنه مهربون خانوم من.

زهرا جونم امروز برات از کدام خاطر ها بگم هرچی فکر میکنم نمیدونم اخه همه خاطره های با تو خیلی خوبه عزیزم یکی از خاطره های خای خوب خاطره های کانونمون بود چقدر تو کانون خوب نمیشه جدا کرد خاطره های کانون رو ولی از با نمک تریناش تعمیر سیستم توی باشگاه ورزشی بود اونم چه تعمیرایی ( ووووی ) زهرا جونم یکی از بهترین خاطره های کانون که داشتیم همون همایش بود چقدر کنار هم بودیم تقریبا همون اولای زندگی دوتایمون بود شیرین ترینش این بود که تو چه ایکنای خوشگلی درست می کردی و من اون موجود رو درست کردم که معلوم نبود چی بود نه موش بود نه خر گوش یادته پارچه رو چجوری رنگ کردیم کفشارو در اوردی رو پارچه راه میرفتی عزیزم ؟ خیلی نمکی بود زهرا اون متن سخنرانی که بران نوشتی رو هنوز دارمش چقدر تو خوندنش خراب کاری کردم تو اومدی پشت پرده و گفتی یواش بخون ولی در کل خیلی استرس بود اخه اولین باری بود که داشتم سخنرانی میکردم .



خدایا خیلی خیلی خیلی خیلی مراقب فرشته خوشگلی که به من هدیه دادی باش

زهرا جونم توم یه عالمه مراقب خودت باش همه دنیای من

بوس بوس بوس بوس زندگی خوشگل من

عاشقتم عزیز ترین من

به امید دیدار روی ماهت همه دنیای من

دوست دارم زهرا جونم 

  • ما دو تا یکی هستیم

نظر  (۰)

پیام شما ثبت شد
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی