35
- شنبه, ۲۸ شهریور ۱۳۹۴، ۱۲:۰۷ ق.ظ
به نام خدای خوب ومهربون
سلام به روی ماه تر از ماهت خانوم دانشجوی خوشگل و مهربون من
خوبی خانوم خوب و مهربون من خوبی زندگی من ؟ ایشالا که خوب خوب خوب باشی زهرا جونم
زهرا جونم اول از همه ی باید برای یه شب خیلی خیلی خیلی رویایی و فراموش نشدنی که با هم داشتیم ازت تشکر کنم نمیدونی چه شب عالی ای بود نمیدونی چقدر خوب بود خودتم گفتی البته تو پستت نوشتی عزیزم برای منم خیلی ارامش بخش بود پر از ارامش پر از انرزی پر از مهربونی عزیزم . واقعا ازت ممنونم عزیز دلم واقعا از ته دلم دوست دارم فرشته مهربون من . زهرای خوشگل مهربونم شیرینی داشجوییت رو تموم کمال بهم دادی ها مهم ترین شیرینی بوسی بود که بهم دادی و کلی هم با زحمتایی که بهت دادم شرمندم عزیزم . زهرا جونم بابت همه چی ممنون عشق مهربون من . زهرا خوشگلم خونتون خیلی خوشگله خیلی خیلی بیشتر از اون چیزی که تصور می کردم عزیزمخیلی خوش سلیقه درست شده و مهم تر از اون خیلی خوش سلیقه وسایل رو چیدین ایشالا که به خوبی خوشی باشه منم کلی دیگه توش رفتو امد میکنم خیلی به دلم نشست خونتون زهرا جونم شیرینیه همه چیزم که دادی عشق مهربونم . واقعا از همه زحمتای که کشیدی ممنونم هم زحمتای تو هم کار خدا که کاری کرد بتونیم انقدر خوب باهم باشیم زهرا جونم . زهرا جونم الان که این رو نشتم این صحنه نوشتن این متن خیلی برام اشنا بود مثل همون چیزایی که حس میکنی قبلا دیدیشون منم این تیکه متن که از تو و خدا تشکر کردمو قبلا دیده بودم زهرا جونم
خیلی میخوامت عزیزم
زهرا جونم میخوام یکی از اون خاطره های باهممون رو بگم عزیزم انقدر خاطره های خوب داریم که نمیتونم بگم کدام خاطره شیرین تره و کدام بهتر همه خاطره هایی که با تو داشتم همشون شیرین بوده نمیشه بگی کدام شیرین تر از اون قبلی بوده.
زهرا جونم اون روزایی اولی که باهم دیگه خیلی اشنا شده بودیم البته اشنایی نه دیگه حسابی همو دوست داشتیم رو هیچ وقت یادم نمیره شبا میومدم دوچرخه سواری و از تو کوچتون رد می شدم بلاخره به یه بهونه ای قرار بود زهرای خوشگلم رو ببیم یه شب که با دوچرخه اومدم زهرای خوشگلم در حال شستن ماشین بود شلنگ رو اورده بود بیرون اهان نه ماشین رو تو شسته بود شلنگ رو اورده بود بیرون دم درو داشت اب می گرفت یه شب زهرا جونم به زهرا گفتم دلم میخواد دستتو بگیرم گفتم فقط انگشتمون بهم بخوره به هم قول بدیم اونجوری که قول میدن به هم ولی خوب نشد . زهرا یادته سری اول عکسارو چجوری بهم دادی ؟ یادته اومدم پشت دیوار حیاط توم اون ور دیوار بودی اون وقت هنوز از این وایبر و تلگرام نیومده بود اینترنتمونم که سرعتش بوقی بود از اون دایال اپا اومدم پشت دیوار توم اون ور دیوار بلوتوث رو رشون کردیم و عکساتو برام فرستادی زهرا جونم همون عکسایی که همیشه دارمشون دلم براشون قیلی ویلی میره وای که چقدر تو مهربونی زهرا جونم اونم بلاخره اولین ارسالای مجاری ما بود دیگه تو اون ور دیوار منم این ور دیوار انقدر خوب بود میومدم از تو کوچتون رد می شدم و توم می اومدی بیرون به یه بهونه ای می دیدمت یه چند سریم ازت سیدیاتو گرفتم همون سیدی کینگات یا لردات که دم در میزاشتی میومدم بر میداشتم زهرا جونم خاطره هاش خیلی شیرینه البته الان شیرین تره ولی خوب هر چیزی که خاطره میشه شیرینه
زهرا با این جمله بندیمو فعل بندیم باید یه نویسنده حرفه ای بشم خخخخخخخخ
خدایا خیلی خیلی خیلی مراقب این فرشته شیرین زیون و ماه چهره و اسمونی دل من باش
زهرا جونم توم یه عالمه مهربون خودت باش همه دنیای مهربون من
عاشقتم دردونه شیرین زبون من
بوس بوس بوس بوس بوس به روی ماهت میسپارمش به باد
به امید دیدار روی ماهت هستی من
دوست دارم زهرا جونم
- ۹۴/۰۶/۲۸
