52

به نام خدای مهربونی ها

سلام عزیزدلم.سلام عشق خوشگل و مهربونم.خوبی زندگی من؟خوبی علی خوشگلم؟دلم برات یه دنیا تنگ شده ها آقا.این بلاگفای بوووووغم که درست نمیشه .علی الحساب هویجوری سیو میکنم بلکه درست شه پستشون کنم.

علی خوشگلم دیگه آخرای سربازیه و عشقم داره به آزادی نزدیک میشه.از حالا اگه حساب کنیم یه ماه و یکی دو روز دیگه زندگی من سربازیشو تموم میکنه و راحت راحت میشه.علی جونم بعد از سربازی باید حسابی استراحت کنیا.یه مسافرتم باید بری.نگو نه که کلاهمون میره تو هم.میدونی چند وقته به خاطر من جایی نرفتی؟ مگه من یادم میره؟

علی جونم نمیدونم چند روز دیگه باید بری مدرسه ولی بم گفتی چند روز مراقبت داری.ایشالا به سلامتی تموم بشه.عشقم برگه هاشو تحویل بده و خلاااااااااااص.یعنی میشه عشق من...

راستی زندگی من دیگه هوا از سردی درومده ها.پیاده روی میری از این طرفام رد شو شاید تونستم ببینمت.خیلی دوست دارم عشق خوشگلم.

علی جونم این چند وقته که سرت شلوغه یکم بیشتر از قبل مراقب خودت باش.هیچ چی تو دنیا مهم تر از سلامتیت نیست عشق من.

خیلی دوست دارم آقای مهربون و گل و خوشتیپ خودم

خدایا خیلی خیلی خیلی خیلی مواظب علی مهربون من باش.شیشه عمرم و به خودت میسپارم

علی جون خودم توم یه دنیا مواظب خودت باش عشق من

دوست دارم گل قشنگم

بوس بوس بوس بوس

عاشقتم زندگی من

به امید دیدار روی قشنگ تر از ماهت وجودم