54

به نام خدای مهربونی و محبت

سلام عزیزدلم.سلام عشق مهربونم.خوبی زندگی من؟با اینکه همین امروز دیدمت ولی بازم دلم برات تنگ شده.ببین چقدر روم زیاده... وای توروخدا اخم نکن دیگه.خوب ازت میترسم عشق خوشگلم.

علی جونم خداروشکر این هفته مثل هفته پیش کوه شلوغ نبود.تو رو نمیدونم ولی من که زیاد خسته نشدم.تازه کلی هم بم خوش گذشت.به نظرم درش و ببندیم همه راحت بشیم.

علی خوشگلم وقتی میبینم عینک آفتابی نمی زنی دلم میسوزه.دلم نمیخواد خدای نکرده برای چشمای قشنگ عشقم اتفاقی بیافته.ولی این حرفا چه فایده.علی مهربونم به حرف من گوش نمیده.کاش حد اقل عینکت فتوکرومیک بود.من اینطوری کمتر حرص میخوردم.

راستی عشق من چقدر خوب بود که این هفته با هم رفتیم همونجایی که خیلی قشنگه.چقدر خوشگل بود. از آخرین باری که رفته بودم اونجا کلی قشنگ تر و پر گل تر شده بود.مرسی که گذاشتی من برم.تازه مرسی تر که خودتم بام اومدی زندگی قشنگم هر چند که کلی من و حرص دادی با اون پنچر کردن ماشین.البته شاید داشتی شوخی میکردی ولی من که باورم شد.اگر پنچر میکردی یارو با بیل و کلنگ میافتاد دنبالمون.زندگی من یه دنیا دوست دارم.

علی جونم هر چقدر که از این هفته بنویسم کمه.هم پیش هم ناهار خوردیم هم با هم رفتیم اونجا.هم عشقم و به خاطر نمایشگاه کلی دیدم.وای که چقدر خوب بود.وای ببخشید علی جونم این بار خیلی حرف زدم.تقصیر خودته که انقدر خوب و مهربونی زندگی من.عاشقتممممممممممممممم

خدای خوبم عزیزترینم و تو همه زندگیم به خودت میسپارم.مواظب عشق مهربون و خوشگل من باش

علی جونم توم یه عالمه مواظب خودت و خوبیات و مهربونیات باش

زندگی من عاشقتم...بوس بوس بوس بوس

به امید دیدارت گل قشنگ همیشه بهارم