57

به نام خدای خوب و مهریون

سلام زهرای مهریونم سلام عزیز دلم 

خوبی خانوم خوشگلم ؟ خوبی عشق مهربون من ؟ چخبرا عزیزم اندازه یه دنیا خسته نباشی عشق من . امروز کلی خسته شدیا عزیزم زودتر از منم که اومده بودی عشقم تازه مجبور شدی بری تا شهر و برگردی زهرا حسابی حسابی از ته دل خسته نباشی عزیزم . بلاخره برنامه ها شروع شد و میتونم هر هفته کلی از نزدیک ببینمت فقط نگرانی من از خسته شدنته عزیز که ایشالا کمتر به خودت فشار بیاری و هر چند دیقه یه بار بشینی و یکم استراحت کنی . کاش از این صندلی دستیا داشتی همراهت که هی روش بشینی عزیزم اخه یه سره سر پا بودن خستت میکنه عزیز دلم.

زهرا جونم راستی اونی هم که گفتی خون نبود البته خودمم فکر کردم خونه که از پارسال مونده ولی لباس رو که شستم نرفت فکر کنم رنگی چیزی باشه که ریخته شده روی لباس عزیزم نگران نباش.

راستی امروز ناهار کلی چسبید اخه دست و پنجه زهرای مهربونم اون رو اماده کرده بود کلی از زحمتات تشکر میکنم عزیزم هر غذایی امروز می خوردم نمیتونست به خوشمزگی چیزی که تو تو تهیش کمک کرده باشی باشه .

زهرا جونم بخدا تو همه چیز تکی عزیزم از ته دلم عاشقتم خوشگل خانوم من کنار تو بودن ارامشی بهم میده که هیچ چیز نمیتونه جایگزینش بشه.

 

خدایا خیلی خیلی مراقب زهرای مهربون و دلسوز من باش زهرامو به تو میسپارم

زهرا جونم توم قول بده خیلی خیلی مراقب خودت باشی عزیزم

اندازه یه دنیا عاشقتم عزیزم

بوس بوس بوس بوس بوس به روی ماهت

به امید دیدار روی ماهت عشق مهربون من

دوست دارم زهرا جونم