293
- دوشنبه, ۱۷ آبان ۱۳۸۹، ۱۱:۱۶ ق.ظ
بسمه تعالی (ایکن خنده) به نام خدای دلتنگی ها سلام خانومم خوبی
عزیز دلم دیدی بازم عقب افتادم الان قیافم شده مثل یکی که لب پاینشو داده
جلو اگه گفتی مثل کی گفتی سال تحصیلی ولی بازم اگه دیر بگذره من ازین
خوشحالم که این چهار ساعت که میری مدرسه سرت گرمه با بچه ها وقتت میگذره ،
من که بابا بقی نیستم زهرا ولی منم وقتی دستای ترو میگیرم درست همین حس رو
دارم انگار شارژم بهم وصل شده یه شارژر با عشق فشار قوی که وقتی بهم وصل
میشه قلبم شارژ میشه ولی منم چند وقتیه شارژم دیر بهم وصل میشه ولی وقتیم
که وصل میشه انرژی بم میده که میتونم این دوری رو تحمل کنم . ولی بازم
خدارو شکر میکنم که میتونیم هفته ای یکی دوبار پیش هم باشیم و همو ببینیم و
توی همون دیدن شارژ شم . اینا همه رو خوندی نگفتی این پسره بلد نیست هیچی
بنویسه اخه خودم خوندمش فهمیدم چی نوشتم نمیدونم چرا وقتی میخوام اینجا
بنویسم هرچی تو فکرمه مینویسم باید یکم تمرین کنم بتونم مثل تو خوشگل
بنویسم ، خانم معلمم باید برام کلاس انشا بذاره تا شاگردش خوب خوب یاد
بگیره خدای من خدای خوب من و زهرا مراقب زهرای زندگی من باش اونو به تو میسپارم خدایا تا 292 چشم از زهرای من برندار مراقب خودت باش گل من به امید دیدار زهرام دوست دارم
- ۸۹/۰۸/۱۷