روز شمار عشق

یه خونه جدید برای ادامه راه، راهی که ما دو تا انتخاب کردیم تا با هم یکی بشیم

روز شمار عشق

یه خونه جدید برای ادامه راه، راهی که ما دو تا انتخاب کردیم تا با هم یکی بشیم

297

به نام حافظ قلب ها

سلام علی مهربون زهرا

الهی قربون چشمای ناز و سبزت با مژه های بلند و خنده خوشگلت برم.وقتی با توم گذر زمان و احساس نمیکنم ولی همین که از تو دورم و مجبورم تیک تیک صدای ثانیه هارو بشمرم هر روز میشه صد سال و چشمای من در انتظار رسیدن یه شنبه دیگه.علی نمیدونم اینو تا حالا بت گفتم یا نه ولی من خیلی خیلی بی روح و به قول معروف سیب زمینی بودم ولی نمیدونم چی شد اینجوری مهرت تو دلم خونه کرد.وای خدای خوبم گاهی خیلی به درگاهت ناشکری میکنم ولی هر وقت من از تو چیز خوبی میخواستم و تو بم نمیدادی داشتی تمون خوبیای دنیا رو جمع میکردی تا یه دفه بم بدی.ولی خدای مهربون زهرا نمیدونم چکار کردم که تو بیشتر از اون چیزی که ازت خواسته بودم بم دادی.علی به خدا عاشقتم.بعضی وقتا احساس میکنم اگر با تو آشنا نمیشدم چقدر زندگیم پوچ میشد.دلم برات تنگ شده آقا معلم مهربون من.

خدایا خدایا خدایا خدایا....................فقط علیم...مواظبش باش

  • ما دو تا یکی هستیم

نظر  (۰)

پیام شما ثبت شد
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی